بررسی سندی و دلالی روایت "اطلبوا العلم و لو بالصین"
سند روایت در منابع شیعی با ترتیب تاریخی:
- حدیث منسوب به امام صادق علیه السلام در مصباح الشریعه
وَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَةِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ
مصباح الشریعة ؛ ص13
مرحوم مجلسی دوم با وجود مبنای متعادل و غیر افراطی که درباره پذیرش روایات دارند، این کتاب را به دلیل مضامین مخالف با مکتب اهل بیت علیهم سلام و تفاوت مضامین روایات آن با دیگر روایات، نمیپذیرند و آن را از منابع کتاب خود یعنی (بحار الانوار) قرار نمیدهند.
بحار الانوار – الفصل الثانی فی بیان الوثوق علی الکتب المذکوره و اختلافها فی ذلک، ج1 ص 32
مرحوم حر عاملی هم بر عدم انتساب آن به امام صادق علیه السلام هم نظر مجلسی دوم است؛ اما محدث نوری با نقل نظراتِ موافق بزرگانی چون سید بن طاووس، شهید ثانی، ابن ابی جمهور احسایی و همچنین طرح استدلالاتی، قائل به انتساب این کتاب به امام صادق علیه السلام است.
مستدرک الوسائل، الخاتمه ج 1 ص 194-216
مجلسی اول هم اولاً قائل به صحت سند و متن این کتاب است و ثانیاً راوی آن را شهید ثانی با سند {ظاهراً:} متصل به امام صادق علیه السلام میداند. عبارت ایشان به این شرح است: (علیک بکتابِ مصباح الشریعه رواه الشهید الثانی رضی الله عنه باَسانیده عن الصادق علیه السلام و متنه یدل علی صحته)
روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، ج 13 ص 201
- مرسله "محمد بن علی الفتال" (متوفای 508) در روضه الواعظین:
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ.
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) ؛ ج1 ؛ ص11
مرحوم فتال در مقدمه کتاب خود مینویسد:
من به خواست خداوند متعال در هر مجلس نخست گفتار الهی را نقل میکنمو سپس اخبار نقل شده از پیامبر صل الله علیه و آله و سلمو ائمه علیه السلام را بین میکنم و اسناد آن را حذف کردم زیرا برای اخبار معروف و رایج بیان اسناد ضروری نیست.
روضه الواعظین (فتال نیشابوری)، مقدمه ج1 ص15
این شهادت کلی، دال بر مشهور بودن این روایات در آن دوره است. موید این سخن هم نقل این روایت در کتب اهل تسنن میباشد.
نکته: در کتابهای دیگری هم این حدیث با استناد به یکی از این دو منبع آمده است همانند؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص135/ عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة ؛ ج4 ؛ ص70/ منیة المرید ؛ ص103 / شرح أصول الکافی (صدرا) ؛ ج2 ؛ ص4 که در اینجا به معنای علم میپردازند / نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین (للفیض) ؛ النص ؛ ص17 / وسائل الشیعة ؛ ج27 ؛ ص27 / بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج1 ؛ ص180 و ج2 ص32
جمع بندی سندی : این دو حدیث از لحاظ سندی، به دلیل نداشتن سلسله سند واضح و موثق یا وجود خود حدیث در کتب معتبر، به خودی خود قابل دفاع جدی نیست ولی مویدات خوبی برای انتساب آن به معصوم وجود دارد {میتوان از نقل مجلسی اول بر وجود سلسله سند از شهید ثانی به معصوم و همچین اِسناد قطعی روایات این کتاب به امام صادق علیه السلام توسط شهید ثانی و همچنین مقدمه مرحوم فتال، به اطمینانی نسبی رسید} لذا در صورت داشتن تاییدات از روایات دیگر و عدم مخالفت با مبانی قطعیه، قابل استناد کلی هست.
-------------------------------
بحث دلالی از روایت:
اولاً ولو بالصین یک قضیه شرطیه هست و قضیه شرطیه شرطِ خود را اثبات نمیکند. به طور مثال وقتی میگویم "اگر علی نزد تو آمد 100 دینار به او بده" به این معنا نیست که علی حتماً نزد شما میآید. حال آیا معنای روایت این است که علم حتماً در چین است؟ پاسخ منفی است بلکه حضرت میگویند علم حیاتی است و هزینههای آن را بپردازید. چراکه در دوران حضرت، چین مملکت دوری بوده و رسیدن به آن بسیار دشوار بود. لذا حضرت به عنوان ضرب المثل میگویند اگر مجبور شدی این همه راه را هم بروی و علم را یاد بگیری، برو یاد بگیر.
ثانیاً باید علم بودنِ سخنی ثابت شود تا بتوان با کمک گیری از این روایت، جواز یادگیری آن را به دست آورد. برای فهمیدن معنای دقیق علم و اطلاع از مصادیق آن هم باید سرغ مکتب اهل بیت علیهم السلام رفت. {مضاف بر اینکه در روایت مصباح در ادامه دارد که وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَةِ النَّفْسِ نه هر علمی}
ثالثاً روایات فراوان دیگری که مرجعیت علمی را منحصراً در اهل بیت علیهم السلام معرفی میکند صریحاً نشان میدهد که این روایت (در صورت صحت سندی)، به معنای مرجعیت بخشی علمی به غیر اهل بیت علیهم السلام نیست.
پس این روایت هرگز در پی اثبات مرجعیت علمی برای چینیان نیست بلکه به صورت کنایی، تشویقی برای مومنین است که برای به دست آوردن گوهرِ گران بهای علم، پیه سختی را به تن خود بمالند و از تنبلی و تنپروری دوری نمایند. بنابراین روایت درباره مرجعیت علمی ساکت است و با روایات دیگر میتوان آن را منحصر در اهل بیت علیهم السلام دانست.
سلام اخوی.
جزاکم الله خیر الجزاء.
مطلب خوبی بود.