طلبه انقلابی

طلبه انقلابی

هدف نهایی انقلاب اسلامی، ایجاد تمدن درخشان اسلامی است. ‏‏‏تحقق تمدن اسلامی بدون الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ممکن نیست.

انقلاب اسلامی ادامه دارد
.
.
.

بایگانی
پیوندهای روزانه

راهکارهای مصداقیِ انقلابی ماندن حوزه

جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۰۳ ق.ظ

بسم الله الرحمان الرحیم

اگر قرار بر بیان مصداق باشد، مختصراً باید گفت حوزه‌ی انقلابی به کدام معنا؟ هرکدام را که اعتقاد داشته باشیم راه کارها هم در همان حدود بحث می‌شود. می‌توان گفت سه معنا در ذهن معمولِ طلاب و اساتید و مدیران از حوزه‌ی انقلابی وجود دارد؛

  1. موضع گیرِ در مقابل حوادث = حوزه در مقابل حوادث مهم در ایران و جهان سکوت نکند، منفعل نباشد و موضع گیری کند. یعنی نسبت به شیعیان و مسلمانان و نظام اسلامی توجه داشته و این توجه را به شکل موضع گیری بروز دهد تا فضای راکد در حوزه نباشد. این معنا را تقریباً همه قبول دارند و اساتید مطرح نیز سرکلاس و یا فضای عمومی موضع گیری می‌کنند و این واکنش به معنای انقلابی ماندن حوزه تلقی می‌شود.
  2. بازخوانی کننده‌ی گفتمان امامین انقلاب = این معنا که نسبت به معنای قبلی افراد کمتری به آن قائل هستند، می‌گوید موضع گیری مسلم است اما اگر می‌خواهیم خودِ این موضع گیری‌ها بهینه شود باید گفتمان انقلاب را بین طلاب و اساتید راه انداخته و جلساتی پیرامون آن تشکیل دهیم. بنابراین به هنگام موضع‌گیری، موضع‌گیری می‌کنیم و در سایر اوقات به بازخوانی و متن خوانی کلمات امام و آقا می‌پردازیم. همانند اینکه حوزه جامعه الزهرا وصیت نامه‌ی امام خمینی را به واحد درسی تبدیل کرده و یا حوزه آقای پناهیان در تهران دارای جلسات صحیفه خوانی می‌باشد.
  3. پاسخ‌گو نسبت به مسائل نظام و ارائه دهنده‌ی راه حل = این معنا که نسبت به معنای قبلی تعداد کمتری در عمل بدان معتقد هستند می‌گوید حوزه انقلابی کار اصلیش موضع‌گیری و متن‌خوانی نیست -اگرچه که این کارها لازم است و باید انجام گیرد- بلکه کار اصلی این است که از ابزاری که برگ برنده حوزه است و در آن تخصص و تعمق دارد، برای پاسخ به مشکلات نظام استفاده کند. و این ارائه‌یِ راه حل برای برون رفتِ از مشکلات نظام با استفاده از ابزارِ خاصِ خودش، همان چیزیست که امامین انقلاب از حوزه انتظار دارند.

اگر شما به عنوان مدیر معنای اول را انتخاب کردید راه کار مصداقی در این است که گروه رصد از طلاب برای رصد اتفاقات مهم تشکیل شود و در کنار این گروه، گروه دیگری باشد تا با بزرگان مشورت کند تا موضع‌گیریِ پخته‌تری صورت پذیرد.

اگر معنای دوم را انتخاب می‌کنید باید برای هر صحبت و بحث آقا شبکه‌ای از کارها انجام شود تا به گوش همه‌ی طلاب و اساتید برسد. از کارهای هنری مثل پوستر و دادن جزوه گرفته تا برگزاری مسابقات و جلسلات و کلاس‌ها برای تبیین فرمایشات رهبری. 

اما اگر معنای سوم را انتخاب کردید جنس کار متفاوت می‌شود؛ دیگر با 4 تا پوستر و جزوه نمی‌شود کار را جلو برد. کاری پربحجت وجذاب و در عین حال پیچیده وسخت می‌باشد. راه حل دیگری دارد. باید ذهن‌ها درگیر شوند....

احتمالا شما هم همانند من معنای سوم را می‌پسندید چرا که جامع دو تای قبلی هم هست. پس در همین معنا متمرکز می‌شویم. معنای سوم از دو عنصر تشکیل شده پاسخ‌گویی + مسائل نظام {پاسخ‌گویی همان قدرت ما در ادبیات فقهی و اصولی می‌باشد} اصل داستان برای شروع ، مسائل نظام هستند (و نه قدرت پاسخ‌گویی) چرا که اول باید سوال جدیدِ عصر خودمان را خوب درک کنیم تا در ادامه به سراغ قدرت پاسخ‌گویی خودمان در آیات و روایات برویم.

حال اگر مدیری بپرسد که همین الان برای معنای سوم چه کنم؟ می‌گوییم اول باید بدانیم که اساسا مسائل نظام چه چیزهایی هستند؟ به طور مثال سوال 300 سال پیش این بوده که با توجه به منزلیت مولا و این که می‌خواهیم ممتثلین لاوامر مولی باشیم چگونه باید طلاق گرفت؟ و حکم‌ها در این زمینه چیست؟ اما سوال فعلی یک سوال جدید است و باب طلاق ضعفی ندارد. مثلا سوال در این است که چه کنیم تا کمتر طلاق گرفته شود؟

پس قدم اول  تفاهم کردنِ مسائل با اساتید و طلاب است. از انجایی که سوال کلید علم و حسن السوال نصف العلم هست پس قرار است که دریچه‌ای جدید از علم برای طلبه باز شود بنابراین باید در این تفاهم از قواعدی پیروی کرد که منطبق بر فکر کردن آدم‌ها باشد و این مخالف با عجله‌کردن بوده و با درنگ و تامل سازگاری دارد. اگر کسی در وادی فکر عجله کند حتماً ناموفق است. باید کاری کرد تا سوال، سوال خود طلبه و استاد شود. بدین منظور نباید صحبت‌های پرمحتوا به شکل پرحجمی ارئه شود بلکه آرام و کًند باید گفت‌وگوهایی با طلبه‌ها انجام شود.

 

2 سال وقت بدهید تا سوال برای خودِ طلبه شود...

راه حل، گفت‌وگو با مناسکِ صحیح است. در ایتدا باید دید چه کسانی از سوالات نظام خبر دارند؟ و می‌توانند انتقال دهند؟ به طور مثال آقای رهدار و آقای میرباقری و...

باید هر سه ماه یکبار با این اساتید جلسه‌ای برگزار شود اما قبل جلسه باید کارهای فکری برای ایجاد فرصت و تامل انجام شود پس نباید امروز که اقای رهدار آمد، مدرسه فردا آقای میرباقری را دعوت کنند وگرنه طلبه مَلقمه ای از آشفتگی و ارتباطات ناقص در بحث‌های نظام سازی می‌شود و این طلبه‌ها قطعاً به درد نظام سازی نخواهند خورد چراکه یا از این بحث‌ها متنفر می‌شوند و یا مسائل را به خوبی هضم نمی‌کنند که مثالش خواهد آمد.

برگردیم به بحث خودمان پس قرار شد در طول این سه ماه کار فکری انجام پذیرد

 1. اولیاتی از ساختاری که استاد قرار است سه ماه دیگر ارائه کند به صورت متن در اختیار طلاب قرار گیرد (تقریباً همان پیش مطالعه‌ی خودمان)

2. فضای مدرسه حول همان بحث فضاسازی شود و نه پیرامون سایر بحث‌هایی همچون اقتصاد مقاومتی و بیداری اسلامی و... (مثلِ الآن که برای درس خواندن فضاسازی می‌شود و جملاتی همانندِ "طلبه باید درسش را بخواند!" از امام و آقا زده می‌شود) جملاتِ تاملی کوتاه که تذکر ایجاد کند به شکل های گوناگون همچون پیامک و پوستر و پیامرسان های اجتماعی و... با این کار حول موضوع تذکر رخ می‌دهد و طلبه می‌گوید چقدر جلسه مهم است.

توجه کنید! قرار نیست کلاس‌ها تعطیل شود و بچه‌ها بیفتند تو کوچه دنبال آقای رهدار! بلکه می‌خواهیم به شکل‌های متنوع ایجاد تذکر کنیم. اگر این کار انجام شد ظرفیت گفت‌وگو بین خودِ طلبه ها حول موضوع ایجاد می‌شود یعنی ذهن‌ها درگیر شده و به میزان درگیرشدنِ ذهن‌ها شما موفق عمل کرده اید.

3 در همان جلسه حول موضوع کتاب هایی باشد تا بعد جلسه هرکس که می‌خواهد روی این موضوع کار کند بستر فراهم باشد. این غیر از جزواتی هست که قبل از جلسه برای آمادگی ذهن طلبه می‌دادیم که شامل استدلالات و استنادات و... بود.

4. سه ماه دیگر به همین شکل فرد دیگری را بیاورید.

حال ممکن است بپرسید که خوب آخرش که چه؟ 2 سال وقت بزاریم با 8 جلسه؟!!! در پاسخ می‌گوییم دو اتفاق مبارک رخ می‌دهد اولا در کل این دو سال ذهن طلبه‌ها با مسائل نظام درگیر شده و ثانیا اینکه وقت دارند برای تفکر.

اگر وقتِ فکر کردن باشد چه بسا ابتکارات و خلاقیت‌هایی ایجاد شود که به ذهن خود آقای رهدار نرسیده بود!! و این روایت شریف بروز یابد که "رب حامل فقه الی من هو افقه منه".

این طلبه‌ها بعد 2 سال اکثرشان هیچ وقت به موضوعی غیر از مسائل نظام فکر نخواهند کرد! پس ولو اینکه مدیر، فلافل فروش هم شود و از مدرسه برود راه تحقیقات برای این طلبه باز شده. اگر اجازه فکر کردن به طلبه ها بدهید کار تمام است و خودشان راهشان را پیدا می‌کنند. کسی نمی‌تواند راه پیدا کند که نمی‌تواند فکر کند!

اما اگر به سمت کارهایی رفتید مثل آفاق حکمت و دوره والعصر و این قبیل کارها که 38 هزار موضوع در مدت اندکی در ذهن طلبه ها فرو می‌رود؛ در این صورت طلبه ی شما بحاث قوی می‌شود که کسی نمی‌تواند مچش را بگیرد و از پس سروشی‌ها برمی‌آید اما نمی‌تواند منشا اثر باشد و راه جدید برای نظام بازکند.

اگر این کارها انجام شد دو فایده دارد:

  1. دیگر لازم نیست بنر بزنی که طلبه باید درسش را بخواند بلکه فرد به صورت ذاتی و عمیق میفهمد که بی مایه فطیر است. سوالاتی در پیش روی خود دارد که متوجه می‌شود اگر دستش خالی باشد نمی‌تواند کاری کند بنابراین آتشی در وجودش برای پاسخگویی به سوال شعله ور می‌گردد. می‌فهمد سوال، سوال جدی است و حرکت می‌کند به سمت یادگیری قدرت پاسخویی.
  2. فایده دوم آن است که میفهمد سنخ سوال متفاوت از گذشته است؛ پس وارد وادی تحول در آن ابزاری که قدرت پاسخ گویی است می‌شود. خودش می‌فهمد! نه اینکه به زور بگویی باید تحول بشود. اگر سوال خوب فهم نشه و اول از قدرت پاسخ گویی کار آغاز شود، نتیجه‌اش می‌شود همانند اینکه عنوان، فقه فضای مجازی است اما وقتی بررسی می‌کنید می‌بینید حکم غیبت در تلگرام بحث شده!! آیا سوال ما این بود؟ ما میخواستیم بدانیم که رسانه از نگاه اسلام چیست؟ آیا خود اسلام رسانه ای برای خود دارد؟ اما این فرد که سوال را خوب نفهمیده، رسانه‌یِ موجود غرب را امضا کرده، داخلش رفته و حرفی زده که اثر جدی در ماهیت و جهت رسانه ندارد. بنابراین اگر سوال خوب فهم شد، نیازی به فحش دادن نیست چرا که تفاهم رخ داده و فرد خودش برای تحول آستین بالا می‌زند. با دریافت سوالِ جدید، طلبه واقعا طلبه می‌شود همه‌ی اینها مشروط است که اجازه فکر کردن بدهید و گرنه ظرفیت ها از بین می‌رود.

و این تازه شروع کار است...

نظرات  (۱)

عرض سلام و خدا قوت

بابت مطالب خوبتون تشکر میکنم

بنظر میرسه اگر متن کمی رسمی‌تر و به صورت نوشتاری تدوین شود بهتر باشد

 

همچنین پیشنهاد می‌شود تم وبلاگ به گونه دیگری باشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی